لــبــخــنــد بــانــو

نوشته های گاه و بی گاهم

لــبــخــنــد بــانــو

نوشته های گاه و بی گاهم

عروسکـــــــــــــــ های من!

یادتونه یه سری عروسک بود که بهش می گفتن عروسک زشت؟! فکر کنم چند تا بودن! دخترو پسر هم داشت با اون دست و پای قهوه ای رنگ و چند تا کک و مک روی گونه هاشون و موهای فرفری! حدود پانزده سانتی می شد! یادمه بچه که بودم از این عروسک زشتا رو زیاد میدیدم! اینقدر هم دلم می خواست داشته باشمشون! ولی نشد! از اون موقع ها تو دلمه! خیلی وقتا این موضوع به ذهنم می رسه! دقیقا عین امروز! ولی امروز تصمیم گرفتم بیام اینجا بنویسم این موضوع رو. تازه هر چی سرچ می کنم عکس مورد نظر رو برام نمیاره اگر شما این عروسکارو دارید عکسش و بگیرید و بهم بدید تا لااقل عکسش و داشته باشم!

ادامه مطلب ...

رمز

بازم رمز! اگر دوست داشتید بیایید بگید تا رمز و بهتون بدم! رمز قبلی رو به دلیلی عوض کردم!

هر کس رمز نداره دستاش بالا...

به یه عده رمز و دادم ولی ممکنه بعضی ها رو فراموش کرده باشم!

بر می گردم به این خونه!

وقتی مغزم خالی می شه از هر چیزی که فکرش و بکنید!

نتیجه می شه این!

حرف های درونم انگار تمام شده این روزا!

...

پ.ن: من اینجا رو به همراه تمامی دوستانم دوست دارم و نمی تونم ازش دل بکنم. بر می گردم خیلی زود! منتظرم باشید!