لــبــخــنــد بــانــو

نوشته های گاه و بی گاهم

لــبــخــنــد بــانــو

نوشته های گاه و بی گاهم

نمی تونم!

آقا زوری که نیست! نمی تونم!

نمی تونم یه ختم قرآن و تو یک ماه اونم ماه رمضون انجام بدم! تا حالا نشده که تو ماه رمضان ختم قرآن داشته باشم. خب چکار کنم برام مقدور نیست! دوست دارم اما هر کاری می کنم نمی شه! زود خسته می شم! گر چه قرآن خوندن بهم آرامش می ده اما همین که بهم میگن تو یک وقت و زمان مشخص بخون کم میارم! من هر وقت عشقم بکشه با ذوق و شوق میرم سروقت قرآن و از خوندنش لذت می برم اما همین که توش قانون زمان میاد خیلی سختم می شه! حس می کنم من و به بند و زنجیر کشیدن! و من اینجوری با خوندن قرآن صفا نمی کنم! چون اون موقع باید تندی تموم بشه تا از وقتش نگذره و فقط و فقط به تموم شدنش فکر می کنم و اینجوری برام عذاب آور و استرس زا می شه صد البته هیچ لذت معنویی هم نداره!

البته خیلی ها ممکنه حس من و نداشته باشن و تو ماه رمضان چند دور قرآن و ختم کنن و لذت معنویش و هم ببرن اما من اون حال و هوا بهم دست نمی ده! شاید سال های بعد حسم عوض بشه و بتونم قرآن و ختم کنم اما فعلا که اون حسو ندارم!

...

***خط آخر***

تمام موفقیت هائی که نصیب بشر شده، عموما درسایه تحمل و بردباری بوده است.  کریستوفر مارلو

از همه چی...

این روزای آخر ماه رمضونی رو دیگه واقعا نمی کشم!!

حس می کنم دیگه از پا دارم می افتم! بدن هم تا یه حدی توان داره دیگه! خوب شد خدا زمان روزه گرفتن و بیشتر از یک ماه قرار نداد وگرنه جنازه می شدم می رفت!

...

یه عالمه کار دارم واسه عید فطر انجام بدم. اتاق تکونی و آرایشگاه و یه سری خرید کوچولو و البته کم خرج و...

...

تو دو تا پست قبلی اگر یادتون باشه نوشتم با دوست گلیم رفتیم یه مکان معنوی. امامزاده. دایان هم یه جا افطاری دعوت بود ولی چند دفعه پشت سر هم زنگ زد! فداش بشم دوریمو نمی تونه تحمل کنه!

همون جا با دوست گلی افطار کردیم و بعد هم رفتیم نمایشگاه کتاب که تو زیرزمین امامزاده برپا بود! یه عالمه کتاب با 50 درصد تخفیف! من که دیگه داشتم بال در می آوردم! دو تا کتاب خریدم ولی دوس گلی چیزی نخرید!  هشت کتاب سهراب سپهری خریدم با دو هزارو پونصد و یه کتاب دیگه از حاج شیخ عباس قمی به اسم در کربلا چه گذشت! پنج هزارتومن! چیز دیگه نظرم و نگرفت و گرنه فاتحه کتاب ها خونده بود

...

چه قدر ناراحت کننده است خبرهای اولیه اخبار. کاش مردم اونجا هم می تونستن از عید فطرشون لذت ببرن. از دیدن تصاویر فقط آه می کشم...

***خط آخر***

خالی بودن دل از کینه و حسادت، از خوشبختی بنده است . امام علی (ع)

زلزله ی مرگ بار!

از شنیدن و دیدن تصاویر هموطنان زلزله زدمون خیلی ناراحت شدم. خدا به بازماندگانشون صبر بده. سختــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه خدا خیلی زیاد

...

منی که اینقدر ازشون دورم شاید نتونم کمک خاصی کنم ولی لااقل می تونم با این پست باهاشون همدردی کنم! همدردی! شاید هم هیچ وقت این پست من و نبینن اما من می نویسم!

اینهمه آدم تو یه منطقه تو یه شب می رن زیر آوار زلزله!

اونم تو شب قدر. شاید خدا دوستشون داشته شاید هم دلیلای دیگه وجود داشته که ما از حکمتش بی خبریم ولی مایی که اینجا تو خونمون راحت نشستیم و داریم تاسف می خوریم خدا وکیلی اگر این اتفاق واسه شهر و منطقه ما می افتاد چه جوری باهاش برخورد می کردیم؟ خیلی واسمون سخته دیگه! ایشالا همیشه سالم در کنار خانواده هاتون زندگی کنید ولی اینم یه اتفاقه! ممکنه هر جایی و هر مکانی و برای هر کسی پیش بیاد! اما مهم اینه که از همه این چیزا درس عبرت بگیریم!

مرگ ناگهانی خیلی زیاد شده! باید بدونیم مرگ به ما خیلی نزدیکه!

حیفه آدم تو زندگی هر کاری دلش خواست انجام بده بعدم بگه با یه توبه درست می شه و خدا می بخشه! بخشندگی خدا سرجاشه اما عمل و چگونگی نیات ما هم سر جاشه! فقط یادمون باشه ممکنه هیچ وقت هم فرصت توبه کردن پیدا نکنیم!

یا ممکنه از بس از خدا دور شده باشیم خدا بهمون توفیق توبه رو نده! یا اینکه خدایی ناکرده مرگ باعثش بشه که توبه نکنیم!(دقت کردید که این روزا خیلی از جوونامون نا کام از دنیا می رن؟) پس مرگ مختص آدمای پیر نیست! این و همیشه یادمون بمونه!

بیشتر از این در این مورد توضیح نمی دم! می دونم خودتون بهتر از من می دونید. اینارو نوشتم تا به خودم بگم هر کاری که می خوایی بکنی به عاقبتش هم فکر کن! به اینکه خدا راضی داره یا نه! این برام مهمه! امیدوارم بهش عمل کنیم.

...

پ.ن: به همه مصیبت زده های این زلزله هم تسلیت می گم! خدا بهشون صبر بده.