لــبــخــنــد بــانــو

نوشته های گاه و بی گاهم

لــبــخــنــد بــانــو

نوشته های گاه و بی گاهم

آه من!!

وقتی دلت می خواد یه عالمه حرف بزنی!حالا نه از اتفاقاتی که افتاده

فقط و فقط از حس و حالی که این روزا دچارشی...

از حال و هوای آخر تابستون و شروع فصلی که همیشه عاشقش بودی

از خنکی هوا و کوتاه شدن روزا و دراز شدن شبها...

از هزارتا احساس گمشده ای که توش گرفتار شدی 

یه چیزی مثل بیم و امید...

اما...

واژه ها رو گم کردی و شاید هم نه

به اجبار از ذهنت فراریشون دادی

آخرش هم کاری از پیش نمی بری و

این...

تبدیل می شه به یک آه...

کمترین کاری که می شه انجام داد و شاید و فقط شاید افاقه کرد

که شاید ذره ای و فقط ذره ای التهاب درونت و کاهش بده...

...

چه می شه کرد من که سعی خودم و می کنم به کمترین قانع باشم...

یعنی من می تونم؟

...

پ.ن: این نوشته(تقریبا)می شه گفت فقط یه احساس زودگذره. خواهش می کنم نگران نشید:-)


***خط آخر***

دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند. مارکز

شیر قهوه می خوام...

الان می دونی دلم چی می خواد؟

یه لیوان شیر قهوه داغ با کمی(فقط کمی که مزه تلخش هنوز حس بشه) شکر

از اینایی که تو آب جوش می ریزن و حل می شه

وایی چه شود

من می خوام خب چکار کنم؟

...

پ.ن: شب باید برم از این بسته های آماده قهوه بخرم و بزنم بر بدن!


***خط آخر***

خنده کوتاهترین فاصله بین دو نفر است . ویکتور هوگو

دنیای کوچولوی ما!

امشب با دایان شام برداشتیم و رفتیم به محوطه چمن کاری نزدیک خونمون نشستیم و مشغول خوردن شدیم. از دیشب این قرار و گذاشته بودیم. خب خدا رو شکر خوب بود. از اینکه تو خونه باشیم و شام بخوریم بهتر بود. هر چی نباشه چار تا آدم دیدیم و چا تا ماشین! اینجوری واسه روحیه پوسیده و زنگ زده مون هم بهتر شد!

دایان زیاد دهانش آفت می زنه و صد البته حسابی اذیت می شه و تو این مدت خیلی اعصابش به هم می ریزه. آخه نه می تونه درست حرف بزنه نه غذا بخوره واسه همین وقتی آفت می زنه یه کمی حساس می شه. البته امشب اولش یه کمی تو لک بود اما بعدش که شام خوردیم و یه خورده حرف زدیم سر پر اومد خدا رو شکر.

اینم از دنیای کوچولوی ما. من فقط آرامش می خوام و همین اتفاقات کوچولو تو زندگی خیلی می تونه به تمدد اعصاب کمک کنه. البته ترجیح می دم همیشه دنیامون کوچولو بمونه ولی آرامش جز لاینفک زندگیمون باشه...

***خط آخر***

به همه عشق بورز، به تعداد کمی اعتماد کن، و به هیچکس بدی نکن. شکسپیر